نفس  و  همه وجود مامی و بابایی اميرمحمد نفس و همه وجود مامی و بابایی اميرمحمد ، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 29 روز سن داره
پیوند آسمانی ما پیوند آسمانی ما ، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 25 روز سن داره

امیرمحمد گل همیشه بهار باغ زندگیمون

25 ماهگی پسرم

گل پسرم قند عسلم امروز 25 ماهه شد خدایا شکرت اصلا باورم نمیشه امیرمحمدم 25 ماهه شده کارها و کلماتی که امیرمحمدم در 25 ماهگی انجام میده و تلفظ می کنه: کلمات: مامان -بابا آب - میدی - بده - بیا - بریم - اینو - اونو - دد - الو - کیه - ببعی  - جوجو - نی نی- قان قان - خوبی- چیه کارها: به مامی کمک می کنی در لباس پهن کردن - لباس درآوردن از ماشین لباسشویی - جارو برقی کشیدن - جارو نپتون کشیدن - بشقاب آوردن و جمع کردن سفره و میز - کفشها را می پوشه و در میاره - کاپشن را خودش می پوشه و در میاره - خودش آب میخوره - غذا میخوره - به مامی کمک می کنه که تختخواب را مرتب بکنه - کمک در مرتب کردن کمد لباسها - مرتب کردن اسباب بازیها و اتاق خودش - نقاشی ...
12 اسفند 1392

امیرمحمد و بابا بزرگ

سلام پسر عزیزم و قشنگم شما خیلی خیلی بابا بزرگ را دوستداریها هر روز که میری خونه بابابزرگ و مادرجون کلی با هم بازی می کنید با بابابزرگ سوار ماشین میشید خلاصه کلی با هم لذت می برید زمانیکه پیش هم هستید ، بابابزرگ هم شما را خیلی دوستداره از در که وارد میشه زودی شما را بغل می کنه و میره دیگه هیچ کدوم از ما را محل نمیده ، آخه من یکی یدونه بابابزرگ بودم مثلاً لوس بابا بودم ولی الان ... شما جای بنده را گرفتید خداوند همیشه بزرگترها را برای ما نگهداره و سایشون روی سر ما باشه چون بزرگترها برکت زندگی ما هستند الهیییییی آمینننننننننننننننننننننن ...
5 اسفند 1392

اولین برف تهران سال چهارشنبه 16 بهمن 1392

بالاخره بعداز 3 سال یه برف مفصل از دیروز سه شنبه در تهران شروع به باریدن کرده داشتیم دیگه رنگ برف را یادمون میرفت خدا را شکر امروز پسرم را میبرم برف بازی اینم عکس برف زیبا اینم شال کلاهی که برای خودم بافتم بالاخره هوا سرد شد و در این روزها تونستم ازش استفاده بکنم   ...
21 بهمن 1392

تصمیم برای تولد گل پسر سه شنبه 8 بهمن 1392

پسر قشنگم بالاخره کلی فکر و مشورت با بابایی تصمیم گرفتیم که روز تولد شما یه گوسفند بگیریم و گوشتش را بین خانواده های مستحق تقسیم کنیم و یه جشن خانوادگی کوچولو برگزار کنیم امیدوارم زمانیکه که یه انسان کامل و بزرگمرد شدید از کاری که کردیم راضی و خرسند باشی  هرسال بخاطر جشن تولد شما اسراف و بریز و به پاش نکردیم با وجود مشکلات اقتصادی بعضی خانواده ها که حتی در ماه 200 گرم گوشت نمی تونند بخورن  البته اینها نوشتم نه اینکه بگم خیلی انسان خیری هستم و ریا بکنم اینها را نوشتم که من که اینهمه شعار میدم بعضی وقتها عمل هم می کنم ...
21 بهمن 1392