نفس  و  همه وجود مامی و بابایی اميرمحمد نفس و همه وجود مامی و بابایی اميرمحمد ، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره
پیوند آسمانی ما پیوند آسمانی ما ، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره

امیرمحمد گل همیشه بهار باغ زندگیمون

12 آبان پسرم 9 ماهه شد

پسرم قشنگم عزيزدل مامان و بابا 9 ماهه شده الهي قربون پسرم بشم تا 9 ماهه شد شروع كرد به چهار دست و پا رفتن فداش بشم مثل جوجه دنبال ما راه ميفته با دست و پا مياد عكسشم به زودي ميزارم داخل وبلاگ ...
14 آبان 1391

اميرمحمد و مادرجون

اميرمحمد عزيزم از اول شهريور 1391 به علت اينكه ماماني ميره سركار از 8 صبح تا 4 بعدازظهر ميره خونه مادرجون خدا نگهداره مادرجون را و هميشه سلامت باشه كه اميرمحمد كوچولو را نگهداري مي كنه... ديرروز اميرمحمد را برديم دكتر مؤمن زاده قد و وزن اميرمحمد را گرفت خداروشكر خيلي خوب بود... قد:70 سانتي متر وزن : 9 كيلو و 300 گرم برنامه غذايي براي عزيز دل مامان نوشته كه از امروز شروع مي شه ... فردا ميرم لباس پاييزي براي قشنگ مامان مي خرم ...
21 شهريور 1391

روز چهارشنبه 12 بهمن ساعت 10:45گل پسرم امیرمحمدم قدم مبارک روی زمین گذاشت

  مبارک مبارک مبارک تولدت مبارک عشق مامان و بابا خدا را شکر بخاطر این میوه شیرین و قشنگ الحمدا.. فرزندم سالم به دنیا اومد عزیز دلم مامان و بابا و مادرجون ساعت 7 صبح روز چهارشنبه 12 بهمن رفتیم بیمارستان پارسیان تهران شما ساعت 10:45 صبح به دنیا اومدی خوش اومدی پسرم قدم روی چشمان ما گذاشتید مارا سرافراز فرمودید شما، عمه  پری و عمو حسین هم بعداٌ اومدند پیش ما ساعت 14:30 من را به بخش منتقل کردند همه چی خوب و هیچ مشکلی نبود به برکت وجود شما باران شدیدی گرفت خیلی شدید تا فردا صبح ادامه داشت ولی بعدازظهر که ما مرخص شدیم هوا صاف شد ولی خیلی خیلی سرد بود کلی پتو دور شما پیچیدیم که خدای نکرده سرما نخوری عزیزم نمی دونی اولین لحظه ای که...
7 فروردين 1391

12 بهمن روز ميلاد پسرم شد

سلام عزيزترينم سه شنبه 20/10/1390 رفتم سونوگرافي براي آخرين بار خانم دكتر گفت وزنتون 3 كيلو شده خدارا شكر و همه چي خوبه الحمدا..، چهارشنبه 21/10/1390 رفتم پيش دكترم 12/11/1390 را روز ميلاد مبارك شما تعيين كرد... امروز آخرين روزي است كه من اومدم اداره از فردا ديگه نميام... اومدم خداحافظي با همكارها چند تا هم عكس مي گيرم ... در خانه اينترنت در دسترس نيست شايد برم كافي نت اگر توانستم وگرنه كه بعداز تولد شما مي رم كافي نت اين روزها خيلي خيلي راه رفتن برام سخت شده ولي من به اين چيزها توجه نمي كنم فقط همه منتظر ورود پربركت شما هستيم . شما كه پسر خوبي هستي و گل پسر قند عسل ما هستي همون روزيكه تعيين شده تشريف بياوريد باشه عزيزم؟ عزيز...
25 دی 1390

شب يلداي ني ني

سلام عزيز دلم ماماني و بابايي چهارشنبه شب يلدا بود، مادرجون كه رفته بود خونه دايي عليرضا شهرستان ، من و بابايي و شما سه تايي درخونه اولين شب يلداي سه نفري را برگزار كرديم البته من كه زياد نمي تونم چيزي بخورم ولي كمي هندوانه و انار خوردم و آجيل نتونستم بخورم خيلي خوب و خوش گذشت سه تايي در كنار هم با سلامتي و خوشبختي اميدوارم هميشه اين كانون كوچيك خانواده ما گرم باشه ... خيلي دوستت داريم و همچنان منتظر ورود مبارك شما هستيم   ...
5 دی 1390

اولين نذري گل پسرم

سلام عزيزم ايام عزاداري آقا امام حسين (ع) شروع شده و شما جمعه شب اولين نذري زندگيتون را ميل فرموديد... زرشك پلو با مرغ ولي چون عزيز دل مامان غذا شور بود من 3 تا قاشق فقط براي تبرك خوردم كه شما هم فيض ببريد... قبول باشه پسر قشنگم... شما هم خودت عدس پلو روز تاسوعا نذر داريد انشاءا.. اگر تواناييش را داشتم يك كم مي پزم يا ميگم مادر جون بپزه براتون... به اميد خدا سال آينده خودتون هم تشريف داريد به طور مفصل انجام مي شه انشاءا... راستي مادر جون هم براي شما نذر نون و ماست با لباس سقايي داره روز تاسوعا، نون و ماست را امسال پخش مي كنيم و سال آينده لباس سقاي برتن مبارك شما مي كنيم...مامان قربون قد و بالات بره با اون لباس چه خوشگل مي شي عزيزم ...
13 آذر 1390

عكس جديد از گل پسر جهت بورس دكتري

سلام خوشگل مامان، خدارو شكر ديروز رفتم سونو دكتر تمامي اندازه ها را گرفت قلب ، ريه ، معده ، ستون فقرات ، بيني و ... را همه چي سالمه الحمدا.. پسرم سالم ، قوي و ورزشكاره وزنتون 1400 گرم و 28 هفته سنتونه به اميد خدا وقت براي 20 بهمن سال 1390 داده شد كه شما قدم مبارك را روي دنيا بگذاريد. ماشاءا.. خيلي خيلي شيطون شدي همش در حال توپ بازي و شوت زدن در دل ماماني هستيا . شبها خيلي خوب مي خوابي وقتي ماماني خوابيده شما اينقدر باشعور و فهميده هستيد كه آروم مي خوابيد. ماه محرم كه شروع شده و مراسم عزاداري آقا امام حسين (ع) از آقام خواستم شما هميشه از سربازان و عزاداران آقا امام حسين باشيد، شما هم در ماه شعبان، رجب ، رمضان ، محرم و صفر وجود دا...
8 آذر 1390

اولين جشن زندگي مربوط به ني ني جونمون

  سلام گل پسر قشنگم ماشاءا.. الحمدا.. خيلي خيلي شيطون شديا؟؟ همش در دل ماماني داري فوتبال بازي مي كني به قدري كه زمان خواب و بيداريتون كاملاً‌ مشخصه عزيزم فردا 5 شنبه 18 آبان ساعت 15 مراسم سيسموني شماست... همه دعوت هستند. كلي مهمون داريم به افتخار چيدن وسايل شما پسر مهربونم مادرجون خيلي زحمت كشيده همه چي براي شما گرفته بيشتر وسايل عروسكي و فرش طرح Pooh و دوستهاشه ... به قول معروف از جون آدميزاد تا شير مرغ...خدا سلامتي و طول عمر بهشون بده انشاءا.. خيلي دعا كن فردا همه چي به خوبي برگزار بشه و به همه خوش بگذره و كلي عكس و فيلم بگيرم براي يادگاري اين روزها هوا خيلي سرد شده برف و باران زيادي باريد خدارا شكر.....
18 آبان 1390

خداجون شكرت-عيدي از امام رضا گرفتم

گل پسر خوشگلم قهرمان مامان و بابا جواب آزمايش غربالگري و سونوش اومد  سالمه   انشاء ا.. همه ني ني ها سالم باشند و عاقبت بخير بشند به حق آقا امام رضا (ع) كه امروز تولدشه من و بابايي خيلي خدا را شكر كرديم الحمدا.. بخاطر اين نعمت بزرگ     ...
17 مهر 1390